تحولات و فضای سیاسی کشور بار دیگر موضوع رابطه و مذاکره با آمریکا را به سخن روز محافل سیاسی و خبری کشورمان تبدیل کرد دو دیدگاه متفاوت در سایه تحرکات دیپلماتیک مسئولین سیاست خارجی مطرح گردید.
تحولات و فضای سیاسی کشور بار دیگر موضوع رابطه و مذاکره با آمریکا را به سخن روز محافل سیاسی و خبری کشورمان تبدیل کرد دو دیدگاه متفاوت در سایه تحرکات دیپلماتیک مسئولین سیاست خارجی مطرح گردید.
عده ای معتقدند رابطه با امریکا کلید حل مشکلات فعلی است و باید با عادی سازی روابط با این کشور، در جهت رفع تحریم های ظالمانه از ایران تلاش کرد. عده ای نیز متقابلا معتقدند آمریکا دچار هیچ تغییری بنیادین و ماهوی نشده و مذاکره با این کشور در شرایط فعلی، جز ضرر برای مردم ایران و فروختن ژست مذاکره با ایران توسط امریکا، دستاورد دیگری نخواهد داشت، سیاست چماق و هویج امریکایی ها علیه جمهوری اسلامی ادامه خواهد یافت و برای حل مشکلات کشور باید به تقویت اقتصاد ملی و درون زا کمک کرد.
در این میانه رهبر معظم انقلاب به عنوان سکاندار اصلی سیاست های کلان کشور، ضمن اعلام صریح عدم مخالفت با «نرمش قهرمانانه» که مورد تفسیر نابجای زیادی قرار گرفت، در آخرین موضع گیری پیرامون تحرکات دستگاه دیپلماسی و تحلیل های متفاوت مطرح شده، تاکید فرمودند که همچنان به آمریکا اعتماد ندارند.
این اعلام نظر صریح به عنوان فصل الخطاب تلاش های نظری و عملی مورد توجه دست اندرکاران مسائل سیاسی داخلی و خارجی قرار گرفت و مباحث جدیدی را در باره علل این بی اعتمادی مطرح ساخت.
از همین رو، در این نوشتار تلاش شده تا به پاره¬ای از دلایل عدم اعتماد ملت مسلمان و انقلابی ایران به دولتمردان آمریکایی از منظر مقام معظم رهبری اشاره گردد:
۱- خیانت های آمریکا در ۶۰ سال تعامل خود با دولت ایران
تعامل امریکا با دولت های ایران حتی پیش از انقلاب و با دولت هایی مثل مصدق که آمریکا را تنها دوست خود در جهان می پنداشتند و به آنها اعتماد کردند، چیزی جز خیانت نبوده است. چگونه می توان به دولتی اعتماد کرد که همه سوابق آن در ایران خیانت و جنایت بوده است. رهبر معظم انقلاب یکی از دلایل عدم اعتماد مردم ایران به دولت آمریکا را همین پیشینه و سوابق نگین دانسته و می فرماید:
شصت سال است که از ۲۸ مرداد ۳۲ تا امروز در هر موردى که با آمریکایىها مسئولین این کشور اعتماد کردند، ضربه خوردند. یک روزى مصدق به آمریکایىها اعتماد کرد، به آنها تکیه کرد، آنها را دوست خود فرض کرد، ماجراى ۲۸ مرداد پیش آمد که محل کودتا در اختیار آمریکایىها قرار گرفت و عامل کودتا با چمدان پُر پول آمد تهران و پول قسمت کرد بین اراذل و اوباش که کودتا را راه بیندازد؛ آمریکایى بود. تدبیر کار را خودشان هم اعتراف کردند، اقرار کردند. بعد هم حکومت ظالمانهى پهلوى را سالهاى متمادى بر این کشور مسلط کردند، ساواک تشکیل دادند، مبارزان را به زنجیر کشیدند، شکنجه کردند؛ این مال آن دوره است.
۲- معرفی ایران به عنوان محور شرارت در پاسخ به خوشبینی برخی مسئولان ایرانی
بعداز انقلاب اسلامی هم برخی دولت ها از روی خوش بینی به آمریکا اعتماد کردند و تحت عنوان سیاست تنش زدایی به طرف مقابل روی خوش نشان دادند اما دولت امریکا در مقابل ایران را محور شرارت معرفی کرد. مقام معظم رهبری با اشاره به این اعتماد دولت اصلاحات به آمریکائی ها، پاسخ اهانت آمیز آنها را یکی از دلایل غیر قابل اعتماد بودن دولت ایالات متحده معرفی کرده و می فرمایند:
بعد از انقلاب هم در برههاى مسئولین کشور روى خوشبینىهاى خود به اینها اعتماد کردند، از آن طرف، سیاست دولت آمریکا، ایران را در محور شرارت قرار داد. مظهر شرارت شمایید؛ شما هستید که در دنیا دارید شرارت میکنید، جنگ راه مىاندازید، ملتها را میچاپید، از رژیم صهیونیستى حمایت میکنید، ملتهاى بپاخاسته را در این ماجراى بیدارى اسلامى تا هر جا که بتوانید دچار سرکوب میکنید و به استضعاف میکشید و بین آنها اختلاف مىاندازید؛ شرارت متعلق به شماست؛ شأن شماست. ملت ایران را متهم کردند به شرارت؛ اهانت بزرگ. هر جا به اینها اعتماد شد، اینها این جورى حرکت کردند. باید حُسن نیت نشان بدهند. عنوان مذاکره، پیشنهاد مذاکره با فشار سازگار نیست؛ راه فشار با راه مذاکره دوتاست؛امکان ندارد که ملت ایران قبول بکند که زیر چکمهى فشار، زیر تهدید بیاید با طرف تهدید کننده و فشار آورنده مذاکره کند. مذاکره کنیم که چى؟ که چه بشود؟
۳- عدم صداقت آمریکائیها در طرح مکرر موضوع مذاکره با ایران
امریکائی ها بارها دم از مذاکره با ایران زده اند اما هر بار ثابت کرده اند که صادق نبوده و بدنبال اهداف دیکری بوده اند. این تجارب عینی دلایل غیر قابل اعتماد بودن دولت امریکا را شکل می دهند که مورد اشاره مقام معظم رهبری قرار گرفته و می فرمایند:
اخیراً آمریکایىها باز مسئلهى مذاکره را پیش کشیدند، تکرار میکنند که آمریکا آماده است با ایران مذاکرهى مستقیم بکند؛ این تازگى ندارد. مسئلهى مذاکره را آمریکایىها در هر مقطعى تکرار کردهاند. حالا امروز نو بهمیدان آمدهها مجدداً تکرار میکنند که مذاکره کنیم و میگویند توپ در زمین ایران است، توپ در زمین شماست، شما هستید که باید پاسخگو باشید، شما هستید که باید بگویید مذاکرهى همراه با فشار و تهدید، چه معنایى دارد؟
۴- فقدان حسن نیت آمریکا از طرح مذاکره با ایران
عدم تطابق لفاظی های مقامات آمریکایی با رفتار و عمل آنها نشان می دهد که آنها هیچ حسن نیتی نداشته و ندارند. در حال حاضر نیز آمریکائی ها هیچ عملی از خود بروز نداده اند که بیانگر حسن نیت آنها باشد. لذاست که مقام معظم رهبری با تاکید بر اینکه به طرف آمریکایی اعتماد ندارند می فرمایند:
مذاکره براى اثبات حُسن نیت است. شما ده تا کار انجام میدهید که حاکى از سوء نیت است، آن وقت به زبان میگویید مذاکره؟! توقع دارید ملت ایران قبول کنند که شما حُسن نیت دارید؟! ما البته درک میکنیم چرا آمریکایىها این روزها باز مجدداً مسئلهى مذاکره را هى تکرار میکنند، هى میگویند پشت سر هم به زبانهاى گوناگون؛ ما میفهمیم علت چیست. به قول خود آمریکایىها، سیاست خاورمیانهاى آنها دچار شکست شده. آمریکا در سیاستهاى خود در این منطقه، دچار شکست است. احتیاج دارند به اینکه یک برگ برندهاى را به قول خودشان رو کنند؛ این برگ برنده از نظر آنها عبارت است از اینکه: نظام جمهورى اسلامىِ انقلابىِ مردمى را، بکشانند پاى میز مذاکره؛ به این احتیاج دارند. میخواهند به دنیا اعلام کنند که ما حُسن نیت داریم. نه، ما حُسن نیتى مشاهده نمیکنیم.
۵- تعارض میان گفتار و عمل دولت فعلی آمریکا در بحث مذاکره با ایران
سوابق دولت فعلی امریکا نیز موید فقدان عنصر صداقت در اظهارات و پیشنهاد مذاکره با ایران است و شخص اوباما نیز نشان داده که غیر قابل اعتماد است. در تشریح رفتار این دولت، رهبر معظم انقلاب می فرمایند:
من چهار سال قبل – در اول این دولت کنونى امریکا – که باز همین حرفها را میزدند، اعلام کردم، گفتم که ما پیشداورى نمیکنیم، قضاوت زودهنگام نمیکنیم؛ ما نگاه میکنیم ببینیم عمل اینها چگونه است، آن وقت قضاوت خواهیم کرد. حالا بعد از چهار سال، قضاوت ملت ایران چه باشد؟ از فتنهى داخلى حمایت کردند، به فتنهگران کمک کردند، در سطح منطقه با ادعاى مبارزه با تروریسم به کشورى مثل افغانستان لشگرکشى کردند، این همه انسان را پامال کردند، نابود کردند؛ با همان تروریستها امروز دارند در سوریه همکارى میکنند، پشتیبانى میکنند؛ همان تروریستها را در هرجایى که توانستند در ایران به کار بگیرند، به کار گرفتند، عوامل آنها، همپیمانهاى آنها، جاسوسان رژیم صهیونیستى، دانشمندان را در جمهورى اسلامى ترور کردند صریح، اینها حاضر نشدند حتى محکوم کنند، حمایت هم کردند؛ این عملکرد آنهاست؛ علیه ملت ایران تحریمهایى را که خودشان میخواستند این تحریمها فلج کننده باشد، به کار گرفتند و این را تصریح کردند و گفتند فلج کننده. چه کسى را میخواستید فلج کنید؟ ملت ایران را میخواستید فلج کنید؟ شما حُسن نیت دارید؟