با ابلاغ سیاستها کلی “اقتصاد مقاومتی” توسط مقام معظم رهبری نقشه راه برای دستیابی به این مهم بیش از پیش روشن گردید. تقریباً برای همگان روشن گردید که محور اقتصاد مقاومتی حمایت از تولید ملی و اصلاح الگوی مصرف است در حقیقت اقتصاد مقاومتی ثمره مسیری است که در شعارهای سالانه از چندین سال پیش شروع گردیده است.
نقش رسانه در اقتصاد مقاومتی
با ابلاغ سیاستها کلی “اقتصاد مقاومتی” توسط مقام معظم رهبری نقشه راه برای دستیابی به این مهم بیش از پیش روشن گردید. تقریباً برای همگان روشن گردید که محور اقتصاد مقاومتی حمایت از تولید ملی و اصلاح الگوی مصرف است در حقیقت اقتصاد مقاومتی ثمره مسیری است که در شعارهای سالانه از چندین سال پیش شروع گردیده است.
نقش رسانه در اقتصاد مقاومتی
اولین گام این مسیر که در چهار سال پیش با شعار اصلاح الگوی مصرف برداشته شد با تاکید بر همت مضاعف و حمایت از تولید ملی انتظار دستیابی به حماسه ای اقتصادی در سالی که در شرف اتمام است را داشت . اما متاسفانه در طی این سالها برخورد شعاری و تبلیغاتی با این موضوعات باعث شده است تا به این مسئله آنگونه که شایسته نظام جمهوری اسلامی است پرداخته نشود.
در حقیقت رسانه ها و در راس آنها رسانه ملی متاسفانه در طی این سالها بیش از هرچیز سعی در ایجاد جوی تبلیغاتی و شعاری پیرامون این مسائل داشته اند و در این مسیر تا آنجا پیش رفته اند که گویی تنها رسالت ایشان در دستیابی به اقتصاد مقاومتی نشان دادن چند تیزر تبلیغاتی محدود در میان انبوه پیامهای بازرگانی و برگزاری چند میزگرد و نشست تخصصی در میان انبوه برنامه های مختلف می باشد.
هیچ عقل سلیمی از رسانه ها و بالاخص رسانه ملی انتظار ندارد که تمامی برنامه ها و محصولات سرگرمی مردم را به بحث و بررسی پیرامون اقتصاد مقاومتی اختصاص دهد اما هر عقلی سیلمی نه تنها از صدا و سیما بلکه از هر مجموعه ای انتظار هم سویی و هم جهتی برنامه ها و سیاست گذاری ها را دارد.
وقتی که صدا و سیما به خاطر دریافت پول بیشتر حتی حاضر می شود تبلیغ یک محصول نه تنها تجملی و لوکس بلکه از اساس دروغین و غیر واقعی را انجام دهد سخن گفتن از اقتصاد مقاومتی و اصلاح الگوی مصرف در چنین رسانه ای چیزی جز به سخره گرفتن مخاطب و اقتصاد مقاومتی نیست.
امروزه دیگر تبلیغات و آگهی های بازرگانی بخشی از برنامه های صدا و سیما نیست بلکه گویی برنامه های دیگر به بخشی از تبلیغات و پیامهای بازرگانی در صدا و سیما تبدیل شده است. برنامه آشپزی هدفش تبلیغ فلان مارک و کالاست ، برنامه ورزشی تنها ورزش همگانی را دویدن بر روی تردمیل می داند! حتی برنامه کودک و نوجوان نیز به هدف تبلیغ فلان مارک تولید محصولات خوراکی پخش می شود.
جالب آن است که در این میان صدا و سیما چند وقتی است که با کپی برداری از شبکه های ماهواره ای قیمت محصولات تبلیغاتی را نیز درج می¬کند -که معلوم نیست چرا در اغلب موارد قیمت برند تبلیغاتی از قیمت متوسط بازار آن محصول بیشتر است!-به نظر در طی چند سال گذشته صدا و سیما اگر در تولید محصولات فاخر و جذب مخاطب نتوانسته است با شبکه های ماهواره ای رقابت کند . اما شکر خدا در تولید پیامهای بازرگانی به خوبی گوی سبقت را از رقیب ربوده است.
کاش یک بار برای همیشه مسئولین صدا و سیما که در نقد و نقد پذیری ید طولایی دارند کلاه خود را قاضی می کردند که چند در صد از کالاهایی که در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در حال تبلیغ شدن است یک کالای ضروری و حیاتی برای جامعه می باشد؟!
آیا امروزه حیاتی ترین کالا برای مردم ایران قابلمه های ساخت کارخانه ای است که خلاقیت اش تنها در تبدیل درِ قابلمه به قابلمه ای دیگر است!؟ و یا قابلمه ای که اوج فن آوری و نو آوری در آن قرارگرفتن هم زمان دو قابلمه بر روی یکدیگر است !؟ و یا پشتی که مشخص نیست بابت چه چیزی گواهی ثبت اختراع گرفته است!؟ و کباب پز هایی که با موتور جوجه گردان دیگر نیازی نیست در پخت کباب شما حتی کمترین تحرک را داشته باشید !؟
حدود صد سال پیش محققی غربی در کتابی که به تبیین نظریه طبقه مرفه و یا طبقه تن آسا می پردازد؛ تنبلی و تن پروری را از ویژگیهای منحصر به فرد این طبقه می¬داند. و جالب آنکه نیم نگاهی به تبلیغ های صدا و سیما نشان می دهد که رسالت این رسانه حتی در تبلیغ محصولات ورزشی نیز با این مفهوم عجین شده است.
کیست که نداند آنهایی که اهل ورزش هستند هیچ وقت به تردمیل و یا فلان کفش مارک دار و یا یک وسیله راحتی برای دراز نشست نیازی ندارند. و این کالاها به جز در میان طبقه ای خاص از مردم که همواره دغدغه زیبا سازی و خود نمایی با استفاده از این وسایل دارند هیچ کاربرد و مصرف دیگری نخواهد داشت.
از همه اینها بدتر صدا و سیمایی که همواره با پخش برنامه های مختلف نسبت به مصرف بیش از حد لوازم آرایشی در بین زنان و دختران ایرانی هشدار می دهد و از جراحی های غیر ضروری زیبایی انتقاد می کند . چگونه است که در قبال دریافت پول حاضر می شود تبلیغ محصولی را انجام دهد که نه تنها فقط کاربرد زیبا سازی داشته و دارد بلکه اصلاً خبری از حلزون در آن نبوده نیست و آنچه به این نام تولید و فروخته می شد نامستند بوده است.
حتی در مبارزه با مفاسد اقتصادی نیز پول چشمان تیز بین مسئولین صدا و سیما را کور کرده بود و به خاطر درآمد حاصل از تبلغ ساعات پرواز یک شرکت هواپیمایی همواره بخش های مختلف صدا و سیما در پی تطهیر مالک این مجموعه بودند.
از بد روزگار است که ما همواره نظام سرمایه داری را محکوم می کنیم که در آن پول و سرمایه برای انسان ها تصمیم می گیرند اما فراموش می کنیم که در آنجا که سرمایه ها و سرمایه دارها با استفاده از ترفندهای مختلف و تکیه بر نقاط ضعف زنان و کودکان در یک جامعه خواسته ها و نیازهای کاذب برای مردم بوجود می آورند. حداقل یک رقابتی ما بین شبکه های تلویزیونی وجود دارد. نه آنکه شبکه ملی ای با استفاده از امکانات بیت المال و به صورت صد در صد انحصاری آنهم در شرایط بحران اقتصادی یک کشور. شب و روز به تبلیغ کالاهای لوکس و فوق لوکس بپردازد تا خواسته مردم را به نیاز تبدیل و از این طریق سود کلانی کسب کند. شاید بیان این نکته خالی از لطف نباشد که در کشور کوبا تا همین چند سال پیش برای مبارزه با مصرف گرایی پخش هرگونه تیزر تبلیغاتی و پیام بازرگانی از شبکه ملی این کشور ممنوع بوده است.
داروینیسم سیاسی 
اطلاعات خود را از دسترس گوگل خارج کنید 
افســــــران جـــــوان جــــــنگ نــــرم 
جنگ نرم را جدی نگرفته ایم !! 
اهداف اسرائیل از تعرض به مسجد الاقصی 
دانلود کیپ آهنگ های برگردان شیطانی!!! 
بدون دانش برنامه نویسی نرم افزار اندروید بسازیدapk
اطلاعیه شماره5مسابقه مدافعان حریم ولایت:
بسته جنگ نرم نیوز شماره دوم