بعد از توقف روزنامه «وطن امروز» به صاحب امتیازی «مهرداد بذرپاش»، روزنامه
«تماشا» که به همراه روزنامه هفت صبح به جریان احمدی نژاد - مشایی منتسب
است، با روی کار آمدن دولت جدید پس از 646 شماره به پایان فعالیت روزانه
خود رسید و هنوز منبع مالی این دو روزنامه رنگی و پرهزینه نزدیک به دولت
احمدینژاد اعلام نشده است.
به گزارش انصاف نیوز، روزنامه تماشا که
در مجاورت هفت صبح آماده و منتشر میشد و بخشی از تحریریه آنها مشترک بود،
اردیبهشتماه سال 90 با مشی فرهنگی و ورزشی شروع به کار کرد.
یکی از
اعضای تحریریه تماشا در همان زمان گفته بود که این روزنامه توسط حامیان
معنوی روزنامه هفت صبح منتشر خواهد شد اما حالا بدون اعلام دلیل توقف
فعالیت، آخرین شماره آن روز پنجشنبه 31 مردادماه منتشر شد و تنها در کنار
لوگوی این روزنامه نوشته شده: «به زودی منتظر تماشای متفاوت باشید». بنابر
شنیدهها قرار است این روزنامه به صورت هفتگی و یا گاهنامه منتشر شود.
اما
روزنامه وطن امروز در شماره آخر خود که یک ماه پیش منتشر شد تاکید داشت که
دلیل توقف فعالیتش خوردن کفگیر به ته دیگ است؛ البته از لحاظ مالی. این در
حالی بود که همزمانی ته کشیدن هزینه انتشار با تغییر دولت، این شائبه را
ایجاد کرده بود که چطور این روزنامه تا زمانی که دولت احمدینژاد بر سر کار
بوده توان تامین هزینههایش را داشته است؟ از سوی دیگر کارشناسان معتقدند
که روزنامههای مشابه آنها با شکست سنگین در انتخابات به لحاظ گفتاری نیز
کفگیرشان به ته دیگ رسیده است.
با این حال، با توجه به مسئولیتهای
دولتی صاحبان برخی روزنامهها از جمله مدیرعاملی مهرداد بذرپاش در مجموعه
بزرگ اقتصادی شستا در دولت احمدینژاد، و با توجه به شائبه منبع تامین مالی
این روزنامهها، بهتر است که صاحبان آنها گزارشی از میزان پولی که از
وزارت ارشاد در دوره فعالیت خود گرفته اند و نیز میزان تبلیغات دولتی که
در این سالها دریافت کرده اند به مردم منتشر کنند و در غیر این صورت
نهادهای ناظر در اینباره دست به تحقیق بزنند.
هوای چشمانم گاهی آنقدر ابری می شود و بغض چنان جسارتش را به حنجره ام
ابراز می کند که دلم می خواهد باز هم مثل کودکی هایم باران ببارد.....
باز هم مردی با اسبی سفید در باران بیاید......
باز هم من سیبم را به دارا بدهم و از او انار بگیرم...
چقدر دلم برای شب های مهتابی ، ماه پشت ابر ، و برای تاب بازی و توت
تنگ شده ...دیگر هیچوقت دروغ نخواهم گفت...چون سرنوشت گوسفندان
چوپان دروغگو دلم را می آزارد...چقدر تشنه ام شاید به اندازه ی تمام سال هایی
که آب را در صفحه ی اول فارسی به جا گذاشتم....شاید به اندازه ی غربت گل
سرخی که سال هاست در مقابل چشمان معصومت نگرفته ام ...صدایم کن..
صدایم کن از پشت دیوار های فاصله ... و شفافیت نگاهت را لحظه ای بر این
وجود خاکستری ارزانی دار....
کاش می توانستم دستان لطیفت را که بوی گچ های رنگی استوانه ای می دهد
در دستانم بگیرم و آرام روی صفحه ای سفید با زمینه ای آبی بنگارم
16 زوج چینی، مثل همه جوان های دیگر دنبال ثبت یکی از به یاد ماندنی ترین عروسی های دنیا بر آمدند و در نهایت به یک قطار رسیدند.
بنا بر این گزارش، 32 جوان دانشجو در ازدواجی دانشجویی، در یکی از شهرهای حومه پکن، برای خود و دوستان و خانواده هایشان روزی خاطره انگیز رقم زدند. آنها با سوار شدن بر دوچرخه، شریک های آینده زندگی خود را بر ترک آن سوار کردند؛ بارها به زمین خوردند، اما باز هم با خنده به استقبال آینده رفتند!
تعداد صفحات : 435